رویای تغییر

بین آنچه هستم و آنچه که می خواهم باشم٬ احساس می کنم فاصله زیادی است

رویای تغییر

بین آنچه هستم و آنچه که می خواهم باشم٬ احساس می کنم فاصله زیادی است

همسازی با نوای الهی

بارالها! هر چه دل با نوای حرم اللهی ات همساز تر می شود، صدای ساز همنوایی با شیطان کم تر جان خراش است. پس نوایت را با ضربان قلبم هماهنگ کن تا وجودم از نوای شیطانی به نیستی نگراید.

آیا تقوا با تدبیر در زندگی منافات دارد؟

اولین درجه تقوا و بندگی خدا از دیدگاه معصومین صلوات الله علیهم این است که انسان خود را مالک نداند.  

آیا اتخاذ این رویکرد با تدبیر در زندگی منافات دارد؟ 

 خدا سرمایه خلقت را به دست ما به امانت سپرده. آیا چون مالک حقیقی اش نیستیم، باید دست به ویرانگری بزنیم؟ 

برای دریافتن پاسخ، مرتبه سوال را به حالتی مشابه تنزل می دهیم. کسی سرمایه ای را به شما به امانت می دهد. چون مالک واقعی آن نیستید، هیچ برنامه ریزی ای برای بهره گیری صحیح آن ندارید؟ 

قطعا! چنین کاری را عقل سلیم اجازه نمی دهد. می توان از این سرمایه به بهترین نحو ممکن بهره مند شد و می توان هم صرفا متضرر شد.  

لازمه بهره مندی از امانات الهی و انسانی، برخورداری از تدبیر است.  

خدایا! به ما تدبیری الهی از خزائن غیبت ببخش. سرمایه های مادی و معنویت را به سمت ما بیش از پیش جاری کن و ببخش و عقل سلیم نیز موهبت کن تا نیکو از اماناتت بهره مند شویم و بشویم آنچه تو از ما می خواهی.

ایمان و المومن کالمیت چگونه با هم همخوانی دارند؟

 مسیر زندگیت را به خدا می سپاری. الا بذکر الله تطمئن القلوب وجودت را فرا می گیرد؟ 

بعد از نیازهای جسمی، اولویت بعدی برای نیازهایت، امنیت است (از دیدگاه هرم نیازهای مازلو). چه قدر ایمان داری؟ میزان ایمانت با میزان امنیتت برابری می کند. می دانی که  واژه ایمان از  "امن" گرفته شده است.  

هر چه بیش تر در ایمانت استوارتر و فزون تر باشی، بیش تر مصداق المومن کالمیت می شوی. آرام باش! میت چیز ناخوشایندی را به ذهنت متبادر نسازد! میت خودش را به دست غسال سپرده. غسال یک انسان است، اما تو زندگیت را به خالقت بسپار. نیکوست این سپردن و سرسپردگی.  

به امید تحقق این سرسپردگی

دل تنگی احساسی؟ عارفانه؟ احساسی- عارفانه؟

در سرای دنیا، دلتنگی برای انسان هایی که در قلمروی قلبت وارد شده اند، رنجش آور است. اساس دلتنگی، شاید معرفتی باشد و شاید تنها در قالب احساس بگنجد.  

کدام انسان ها بیش تر در خاطر بشر حک شدنی اند؟ 

آن هایی که عارف به حقشان گشته ای یا آن ها که دل در گرویشان نهاده ای تنها با لطافت و احساس.  کدام یک؟ 

از دیدگاه علمی، معرفت دشوار است و مسیر پر دغدغه ای برای کورتکس(قشر) مغز  است، اما کافی است که دستگاه لیمبیک برای احساست درگیر شود. گاهی هم کورتکس و لیمبیک با هم تحریک می شوند. حال کدام را بیش تر می پسندی؟ دل تنگی از سر احساس یا دل تنگی از سر معرفت را؟یا حالتی که احساس و عرفان به هم بیامزند؟

مواجه با ناشناخته ها

در سرزمین ناشناخته ها، با محیط و موجودات ناشناخته ای مواجه می شوی. به سویشان می شتابی. گاهی با کلمات، گاهی با دستانت و گاهی با تمام وجود می خواهی آن ها را لمس کرده و بشناسی. در حقیقت در مسیر شناخت گام بر می داری.   

کافی است در این سیر و سلوک! میل به شیطنت درونت شعله ور شده باشد، می دانی چه می شود؟ 

با آتش وجودت هم خودت محو می شوی و هم موجودات دیگر.  

هر اقدام سطحی ای ممکن است تو را به پایان بودن با این محیط و موجودات سوق دهد.  

چه خواهی کرد؟ 

در پایان فراموش نکنید که باور کنید این جملات تعجب برانگیز نیستند؛ چرا که دنیا محیط ناشناخته ها است!! و مواجه مطلوب می طلبد. معرفت حاصل از تفکر مقدم بر تجربه در این راستا امکان پذیر است. کافی است که در جا نزنید تا این سرزمین را به صورت کل دریابید .