رویای تغییر

بین آنچه هستم و آنچه که می خواهم باشم٬ احساس می کنم فاصله زیادی است

رویای تغییر

بین آنچه هستم و آنچه که می خواهم باشم٬ احساس می کنم فاصله زیادی است

بیمار بیچاره به خاطر بیماری و اعاده حق پاسگاهی شد...

بیماری با افت شدید قند خون فقط به خاطر خطای بسیار ناشی گرانه یک پزشک به من به عنوان مسئول معاینه اولیه مراجعه کرد. به محض گرفتن شرح حال با همکارم صحبت کردم. بیمار وارد اتاق مشاوره شد. همکار درخواست تکرار قند خون به صورت اورژانسی داد. بیمار به آزمایشگاه مراجعه کرد. رگ های بیمار در چند ناحیه باز به علت ناشی گری نه چیز دیگری سوراخ سوراخ شده بود. او در مراجعه چند ساعت قبل هم دچار آسیب متعدد در ناحیه عروق شده بود. بیمار ناراحت و عصبانی بود. به دکتر گفت: آزمایشگاه نتوانست نمونه بگیرد, اما برخورد دکتر فقط پرخاشگری و احساس اهانت به خود بود. بیمار بیچاره دورش ناگهان توسط پلیس 110 شلوغ شد. به علت افت شدید قند خون و تپش قلب تشدید شده افتاده بود و دکتر داد می زد او شعور ندارد. او به من توهین کرده. قرار است بعد از ترخیص بیمار را پاسگاه ببرند. با دیدن این صحنه بسیار آشفته ام چرا که نداری در چهره بیمار فریاد می کرد. او فقط می خواست حقش را اعاده کند ولی هم به علت نابلدی و هم افت شدید قند خون که شاید عامل اصلی بود, باید پرونده قضایی داشته باشد. آخر کجای پزشکی نوشته این گونه بیمار را به علت آستانه پایین پزشک باید به زندان و بازداشت بکشانند؟! 

شاید من خطا می کنم. انصافا شما داوری کنید ! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد