از باغ می برند ؛چراغانی ات کنند تا کاج جشنهای؛ زمستانی ات کنند پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار با این بهانه که بارانی ات کنند ای گل ،گمان مکن به شبِ جشن می روی شاید به خاکِ مرده ای، ارزانی ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه ای بترس که ،شیطانی ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند.
لینک مفید
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 ساعت 06:42 ق.ظ
http://moshavere-ravanshenasi.ir/post/1142 عضو شوید
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
از باغ می برند ؛چراغانی ات کنند
تا کاج جشنهای؛ زمستانی ات کنند
پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
با این بهانه که بارانی ات کنند
ای گل ،گمان مکن به شبِ جشن می روی
شاید به خاکِ مرده ای، ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که ،شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند.
http://moshavere-ravanshenasi.ir/post/1142
عضو شوید