چه روزها که بشر دل شیدا و پر خون خویش را سفره ای کرده برای دیدن نادیده هایش و نجواهای قلب ناآرام خود را به تاراج شنیدن دگران گذاشته که شاید دلش نوای آرامش بنوازد!!
در این راه میل به دیده شدن و به ویژه شنیده شدن چه آرامش گر است؟!
اما ای خدای من! باید *ما سمعیم و بصیریم و هشیم * را در زمره آرزوهای دراز خویش ثبت کنیم و رو به سوی تو آوریم که بارها سمیع و بصیر بودنت را به عرض ما رسانده ای و چه قدر عالی است که تو بشنوی و ببینی ...
به خدا قسم! هم چون کودکی هستیم که تنها به اسباب بازی های کوچکمان دل بسته ایم٬ گویا بهتر از این ها در این عالم نیست. گویا تو نیستی و شنیده شدن از سوی دیگرانی که به رنج ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم مبتلا هستند٬ بیش تر از شنیده شدن از سوی تو ما را آرام می کند!!
سلام
خیلی قشنگ بود سرا پای وجودم منقلب شد.
به خودم اومدم که هیهات از قافله خیلی عقبی.
اینها از هویدای یه دل پر مهر و مهربون بیرون میاند.
ممنون از دل نوشته زیباتون حقیقتا متنبه شدم.
ان شا الله خود خدا و ائمه اطهار مرهم دلتون باشن.
التماس دعا.
سلام
خیلی خیلی تاثیرگذار مینویسین .
متشکرم