رویای تغییر

بین آنچه هستم و آنچه که می خواهم باشم٬ احساس می کنم فاصله زیادی است

رویای تغییر

بین آنچه هستم و آنچه که می خواهم باشم٬ احساس می کنم فاصله زیادی است

حیران یعنی هنوز مانده تا ایمان!

خدایا! حامیان فانی که ارزشی در جایگاه باقی تو ندارند، را نکو ستاندی! به راستی که حکیمی.

می شود هم چون ابراهیم (دوستت) با من نیز مهربان باشی و حمایت باقی ات را در بوته لیطئن قلبی بیازمایم؟! 

آری! از مدت ها پیش حیرانی را تجربه می کنم و در جاده سربالایی و پر پیچ ناامنی (بدون تویی) نفس نفس می زنم و هنوز به مسیر ایمانت که صاف و امنیت ببخش است، نرسیده ام. با من مهربان باش! مهربانا! مبادا در این جاده ناامن بدون مددکار جان سپارم!

عشق یعنی...

بارها واژه هایی را به کار بردیم که در معنی آن ها تردید داشتیم.  

عشق در این قلمروی نامتناهی نافهمی های ما از معانی واژه ها حرف های بسیاری برای گفتن دارد. 

و اما عشق... 

عشق چیزهایی هست و چیزهایی نیست! 

اما از آنجا که خویش را در گروه مرددین گرفتار می بینم، عشق چه نیست را بهتر می نگارم! با امید اینکه صاحب دلانی، عشق چه هست را بنگارند. شاید با اندکی تفکر، پاسخ دهید، مشخص است! هر کلمه منفی رانده شده در قالب آنچه عشق نیست، اگر مثبت شود، می شود عشق!!! 

اما باور کنید عشق فقط مثبت نیست، وبال و ... نیز هست. پس بنویسید آنچه به آن باور دارید و از هستی های عشق است. 

عشق، تحمیل، تحقیر و فلسفه بافی نیست! 

پاسخ به نظر

در صورت تمایل برای پاسخ به نظرات خواهشمند است ایمیل خود را مرقوم فرمایید . 

با تشکر

تغییر اساسی دردناک است!

اگر عقاب بخواهد ۴۰ سال دیگر پس از سال های اولیه عمرش زنده بماند، باید همه پر های خود را بکند و درد زیادی متحمل شود تا پرهای دیگری متولد شوند و او هم مرحله دیگری را در پیش گیرد.  

اما چه بسیار بود که تغییر کردیم اما با نهایت شادی و خنده و ... و از مرحله بعدی که خبری نشد، هم چنان در مرحله اول در جا زدیم. پرونده این مرحله نیز رو به بسته شدن است، اما ...

سیب نیوتن

خدایا!  

سیبی بر سر نیوتن می خورد و آیه ای از آیاتت متجلی می شود؛ جاذبه زمین. اما به دفعات چوب گناه بر سرم خورده و هنوز از فطرت الهی ام خبری نیست.